امير علي مردانيامير علي مرداني، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

باهوشم

تولد عمو مجید مبارک

٢ ٦ شهریور هم تولد عمو مجید بابا هلیا هستش و ما از اینجا به عمو مجید تبریک میگیم و امید واریم صد سال به  شادی و سلامتی و رضایت در کنار خانواده محترمشان  به خوشی زندگی کنند.                                                      عمو مجید تولدت مبارک                  ...
24 شهريور 1390

تراشه های الماس

سلام پسرم .باهوشم نفسم خوبی ؟ امیدوارم همیشه سالم و شاد باشی . امروز با مشورت یکی از دوستانم تو را در طرح تراشه های الماس ثبت نام کردم .چون در تو میدیم که بتونی موفق بشی البته من اصلا دوست ندارم تو حتی زمانی که در خانه هستی وقتت به بطالت بگذرد و بی هدف باشی پس تمام تلاشم را می کنم  تا در این طرح موفق بشوی .از تاریخ ٢٣ شهریور ما شروع کردیم این طرح ٤ مرحله دارد و ما تازه مرحله یک را شروع کردیم امیدوارم به امید خدا تو در این طرح موفق بشی . طبق اموزش این طرح من و بابا به صورت بازی ( قطار بازی ) (فروشنده بازی) (معلم بازی ) و کارت بازی روزی ٤ تا نیم ساعت شروع کردیم و امروز که ٢٤ شهریور هست تو موفق شدی ٤ کلمه را به خوبی بخونی .خیلی خوشحا...
24 شهريور 1390

فردای تولد بابا صاقد

سلام گل پسرم این چند روز مامان مشغله زیادی داشت و نتونستم خاطراتت را برایت بنویسم . خلاصه : ١٦ شهریور روز تولد بابا صاقد مامان زری ما را مهمون کرد و شام به باشگاه رفتیم . اما یه موضوع جالب برایمان پیش امد تو اصلا نمی یامدی بریم شام بخوریم و نوبتمان داشت تمام میشد ما تو را ول کردیم و رفتیم رستورا تا شام بخوریم تو هم گفتی نمی یام .خلاصه ما داشتیم شام می خوردیم که دیدیم درب کشویی باز شد و تو امدی توی رستوران و دنبال ما می گشتی بابا صدایت زد و با ذوق امدی گفتی خودم امدم .از تعجب داشتیم شاخ در می اوردیم چطوری راه را پیدا کردی و پله ها را که زیادم بود امدی و در ان تاریکی چطوری ؟ خلاصه فدات بشم من باهوشم . در راه که ...
23 شهريور 1390

تولد 3 نفره بابا صاقد جون

سلام امیر علی مامان . امروز تصمیم گرفتیم یک روز جلوتر واسه بابا صاقد تولد بگیریم .البته همه فامیل بابا مسافرت بودند و ما مهمونی نداشتیم مامان زری هم نتونستند بیان اما برای بابا کادو شون رو فرستادند. من و تو هم خانه را تزئین کردیم و شمع و کیک و یک شام خوشمزه ماکارانی واسه تولد درست کردیم .بابا صاقد هم ما را غافل گیر کرد و برایمان گردو تازه با زغال اخته خریده بود .شمع روشن کردیم و واسه خودمون عکس و فیلم انداختیم و کیک خوردیم و امشب به همه ما خوش گذشت .البته تو کمی سرما خورده هستی از بابا صاقد گرفتی البته زیاد شدید نیست . خدا را شکر که امشب به شما دو نفر خوش گذشت باز هم به بابا صاقد جون تبریک می گم . امیدوارم همیشه شاد باشین . ...
15 شهريور 1390

تولد بابا صاقد جون

سلام امیر علی مامان. فردا تولد بابا صاقدت هستش .من از همینجا به همسر مهربان و دوست داشتنیم تبریک می گویم و امیدوارم صد سال سالم و شاد و راضی در کنار هم زندگی کنیم و سایه ات همیشه بالا سر من و امیر علی باشد .               تولدت مبارک                          صد ساله بشی                         ...
15 شهريور 1390

هم مامان هم بابا

این چند روز تعطیلی بر مامان خیلی سخت گذشت .چون بابا سرما خورده بود و استراحت می کرد مامان هم دائم در حال رسیدگی به تو و بابا از سوپ و میوه و غذا تا ....  هم با تو بازی می کردم هم بهت می رسیدم هم به بابا می رسیدم هم کارهای زیاد خانه هم تو را بیرون می بردم و باهات بازی می کردم هم اینکه خودم هم بسیار مریض و کوفته حتی از بابا بدتر شده بودم حتی گردنم هم نمی تونستم نکون بدم از درد .خلاصه اما ثانیه ای استراحت نکردم و جای بابا را هم برایت پر کردم .خلاصه اینها را گفتم که بدونی مادر یعنی چی ؟همیشه قدر بدون و هرگز تنهایش نگذار . بعد از کلی کار صبحانه و نهار و ............. عصری با هم به پارک جنگلی رفتیم در را کلی گوسفند را دیدی و در پارک هم با ن...
11 شهريور 1390

خانه مامانی

سلام گل پسرم . دیروز از من خواستی تا تو را پروانه کنم .و نمی زاشتی بشورم شام هم خانه مامانی بودیم و بعد از شام هم خانه مامان ننی رفتیم همه انجا بودند و تو هم کلی با هلیا بازی کردی . فدات بشم من هر جا که باشیم با شنیدن صدای اذان می ری و جانماز پهن می کنی و نمازت را می خونی. امیر علی پروانه شده .توسط مامان ندا ...
11 شهريور 1390

پنج شنبه تعطیلی

سلام گل پسرم . بابا چند روزی هست که سرما خورده و در خانه استراحت می کنه امروز بعد از خوردن صبحانه من و تو با هم رفتیم پارک جنگلی و حسابی بازی کردیم و تا ٣ انجا بودیم و امدیم خانه و نهار خوردیم . در پارک یک خانواده ٣ نفره بود که داشتند کباب درست می کردند و برای ما هم اوردند و تو با لیمو ترش حسابی خوردی و با پسرشان امیر علی بود بازی کردی . لیمو ترش را خالی کردی روی کبابت و حسابی خوردی . ...
10 شهريور 1390

امیر علی در گردش

امروز امیر علی با بابایی  و مامان زری رفتند گردش .بابا صاقد کمی سرما خورده و استراحت می کنه . امیر علی هم با بابایی با خوشحالی رفتند گردش . ...
9 شهريور 1390

امیر علی برنده شد در مسابقه قران خوانی

با سلام و تشکر از همه دوستان که به امیر علی لطف دارین و مدیریت محترم نی نی وبلاگ از همه زحماتتون. امروز عیدی گرفت امیر علی من به خاطره خواندن سوره قران و در قرعه کشی نی نی وبلاگ برنده شد. این بار دوم هستش که امیر علی برنده می شی .امیدوارم همیشه موفق باشی . دوست داریم . مامان و بابا ...
9 شهريور 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باهوشم می باشد